آسمانها و زمین و فرشتگان و شب و روزبرای سه کس آمرزش می طلبند : دانشمندان و دانشجویان و سخاوتمندان [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
چهارشنبه 89 مرداد 20 , ساعت 4:20 عصر

جمله معروف «قتل لشده عدله» که درباره حضرت علی (ع) شهرت یافته، گویای واقعیتی است که در زمان آن حضرت نیز مورد توجه واقع شده و آن میزان توجه ایشان به برقراری عدالت در جامعه است.
در اسلام هرچند شرط عدالت فردی، حتی برای افراد عادی در صورتی که به اموری چون قضاوت، گواهی دادن و یا امام جماعت بودن می‌پردازند، ضروری است و نبود عدالت در این افراد، تصدی ایشان در قضاوت، شهادت و امامت جماعت را نامشروع می‌سازد، اما در عین حال، عدالتی که در قرآن مورد توجه است «عدالت اجتماعی» است و از همین روی، آیات زیر در قرآن به همین معنا به کار برده شده‌اند.

و امرت لاعدل بینکم
(و فرمان یافته‌ام که میان شما عدالت کنم) «1»
و اذا حکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل
(و چون میان مردم حکم کردید، به عدالت حکم کنید) «2»
در صورتی که مفهوم ظلم در موارد غیر اجتماعی نیز به کار رفته است. مانند:
ان الشرک ظلم عظیم
(همانا شرک به خداوند، ظلم بزرگی‌ است) «3»
ربنا ظلمنا انفسنا
(پروردگارا ما به خود ظلم کردیم) «4»


چهارشنبه 89 مرداد 20 , ساعت 4:17 عصر

 در رابطه با آقا أبو طالب (علیه السلام)، ابتدا من گلایه‌ای از خودی‌ها و شیعیان و علماء و دانشمندان و شخصیت‌ها بکنم. چرا ما در دفاع از أبو طالب (علیه السلام) کوتاه آمدیم؟ چرا ما حق مطلب را از این مرد بزرگواری که تمام زندگیش را وقف دفاع از نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) کرد؟ اگر دفاع او نبود، معلوم نبود نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) چه سرنوشتی خواهد داشت؟ اگر دفاع أبو طالب (علیه السلام) نبود، معلوم نبود که قریش در همان روزهای اول، چه برخورد خشنی با نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) داشتند؟ در 3 سال شعب أبو طالب، آن‌همه فداکاری و گذشت‌ها کرد. حتی برای این‌که مبادا دشمن از بالای کوه، محل خواب پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را نشانه قرار دهد و با تیر بزند، اولِ شب، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را در جائی می‌خواباند و پاسی از شب که می‌گذشت، حضرت علی (علیه السلام) را می‌آورد جای نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) و نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) را می‌برد در وسط جمعیت، که اگر دشمن قصد جان نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) را داشت، فرزندش علی، پیش مرگ و فدای او شود. این‌همه اشعار در نبوت و شفاعت نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) دارد. چرا ما در حق این مرد بزرگوار کوتاه آمدیم؟ فردای قیامت با أمیر المؤمنین (علیه السلام) چه خواهیم گفت؟

در روایت است که آقا امام مجتبی (علیه السلام) می‌گوید:

أن أمیر المؤمنین کان ذات یوم جالسا فی الرحبة، و الناس حوله مجتمعون، فقام إلیه رجل فقال: یا أمیر المؤمنین! أنت بالمکان الذی أنزلک الله به و أبوک معذب فی النار؟ فقال له علی بن أبی طالب: مه فض الله فاک، و الذی بعث محمدا بالحق نبیا لو شفع أبی فی کل مذنب علی وجه الأرض لشفعه الله فیهم، أبی معذب فی النار و ابنه قسیم الجنة و النار؟!

کسی آمد به أمیر المؤمنین (علیه السلام) گفت: بعضی‌ها می‌گویند پدر تو در آتش معذب خواهد بود؟ أمیر المؤمنین (علیه السلام) به او گفت: ساکت باش، خداوند دهانت را بشکند. قسم به کسی که محمد (صلی الله علیه و آله) را به حق، نبی قرار داد، اگر پدرم شفاعت کند تمام گنهکاران روی زمین را، خداوند شفاعت او را خواهد کرد. آیا پدرم در جهنم باشد و پسرش تقسیم کننده بهشت و جهنم؟!

اینها نشان‌دهنده این است که حتی در آن زمان همین قضایا بوده است. حتی از برخی ائمه (علیهم السلام) تعابیر تندی آمده نسبت به کسانی که این‌چنین نسبت به أبو طالب (علیه السلام) کم لطفی و کم مهری می‌کنند. مضافا این‌که بین معاویه و أمیر المؤمنین (علیه السلام)، نزاع و مخالفت و پرده دری به حد اعلی رسیده بود و هر آنچه که معاویه نسبت به حضرت علی (علیه السلام) می‌دانست، رو کرده است. حتی می‌گوید که تو را همانند شتر دهان بسته برای بیعت ابوبکر بردند. ولی در یکجا ندارد که معاویه طعنه زده باشد که پدر حضرت علی (علیه السلام) کافر بوده و مومن نبوده است؛ با این‌که أمیر المؤمنین (علیه السلام) نسبت به ابوسفیان و جد معاویه، در جای جای نهج البلاغه طعنه زده است. نسبت به پدر و مادر و جد معاویه اعتراض کرده است.

من احساس می‌کنم که ما باید عذر تقصیر به پیشگاه مقدس أمیر المؤمنین (علیه السلام) در مرتبه اول، و به پیشگاه فاطمه بنت اسد در مرتبه دوم و به پیشگاه أبو طالب (علیه السلام) در مرتبه سوم ببریم که ما در طول این 15 قرن، در حق أبو طالب (علیه السلام) کوتاه آمده‌ایم، اگر نگوییم که جفا کرده‌ایم.

البته چند سال است که الحمدلله در ایام رحلت أبو طالب (علیه السلام)، در ایران و برخی کشورها، مراسمی انجام می‌شود و خطباء سخنرانی می‌کنند و جزوات و نرم‌افزارهایی هم پخش می‌شود. ولی، الحق، ما باید استغفار و توبه کنیم از این کوتاهی که در حق أبو طالب (علیه السلام) کردیم. إن شاء الله در هفته آینده در این مورد بیشتر بحث خواهیم کرد.

<      1   2   3      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ